آدم‌های ساکت

آدم‌های ساکت

Mahdi Jaberi's blog
آدم‌های ساکت

آدم‌های ساکت

Mahdi Jaberi's blog

رضای حرم...

 

 

من آمدم بِنِشینم در ابتدای حرم

که چشمِ خیس بدوزم به انتهای حرم

سرم به زیر... بگویم: اجازه! آقاجان!

سیاه‌رویم و شرمنده و گدای حرم

ولی شما پدرانه جواب خواهی داد:

- «تو را خودم طلبیدم... من و خدای حرم»

همان ورودیِ باب الجواد؛ گریه‌کنان

به شوق مهرِ پدر می‌دَوم... برای حرم

ز دوری‌ات شده بودم کلافِ سردرگُم

که تار و پودِ دلم گشته نخ‌نمای حرم

ببین... چگونه سر از پا نمی‌شناسم من

مرا بگیر بغل..‌. مثل بچه‌های حرم

امید من فقط این است: تا ابد؛ اشکم

به یادگار بماند به جای-جای حرم

تو را قسم به جَوادت، جواب می‌خواهم

جواب... محضِ رضای خدا... رضای حرم

 

* سروده شده برای امام مهربانی‌ها

* شاعر: مهدی جابری خردادماه ۱۴۰۲

* این غزل رو نوشته بودم روی یه برگه نارنجی رنگ و دیروز تحویل یه مسافرِ عزیز و آشنا داده بودم که کنار ضریح، به امام مهربانی‌ها تقدیم کنه و برگه رو همونجا کنار مرقد، جا بذاره.

* فایل صوتی غزل رو هم ارسال کرده بودم. این فایل همین امشب با صدای نه‌چندان خوبِ من کنار ضریح امام رضا پخش شده. من تا حالا با این سبک و سیاق، هیچ کجا نخونده بودم. اولین بارم هست.

* عکس اصلی این پست رو غروب چهارشنبه سوم خردادماه که مشهد بودم گرفتم.

#چهارشنبه-های-امام-رضایی

 

آخرین نگاه به حرم

  

خداحافظی از امام مهربانی‌ها، جزو سخت‌ترین لحظه‌های زندگیه. چون آخرین نگاه‌ها همیشه به یادت میمونه. آخرین نگاه به ضریح، آخرین نگاه به گنبد، آخرین نگاه از واگن قطار (یا هواپیما) به حرم و کلی نگاه دیگه.

اما لحظه‌هایی که توی حرم هستی، یه آرامشی داره که کمتر جایی توی دنیا پیدا میشه. مثل این لحظه و این ویدئو از بامدادِ حرم.

* از تهران که رسیدیم مشهد، توی اون هوای آفتابی، وقتی شب شد یک ساعت بارون اومد. چه بارون قشنگی بود. از اونایی که همیشه یاد آدم میمونه. روزهای بعد اما آفتابی بود.

* صبح جمعه وقتی برگشتیم و رسیدیم راه آهن تهران، بلافاصله نیم ساعت بارون گرفت و بعدش آفتاب.

و خدایی که خیلی نزدیک است

 دانشگاه تهران/ احیای شب بیست و سوم ماه رمضان

منبع عکس سوم: خبرگزاری تسنیم

 

شماره دوازدهم شهرنامه منتشر شد

شماره دوازدهم مجله شهرنامه با گزارش‌های میدانی و پرونده‌ ویژه‌ای درباره بازار مسکن و اجاره‌بها منتشر شده است.

سایت خبری تحلیلی عصر ایران نوشت: شهرنامه در یکی از پرونده‌های ویژه این شماره خود به موضوع اجاره‌های سرسام‌آور و کمرشکن، قیمت‌های عجیب و غریب و خودساخته مسکن در تهران و نیز مهاجرت معکوس پرداخته که در قالب آن با برخی از مستاجران و مشاوران املاک در تهران و شهرستان‌‌های اطراف و همچنین تعدادی از سازندگان ملک و مدیران صنفی حوزه املاک گفتگو کرده است. در این پرونده طرحی از شهاب جعفرنژاد کار شده و تیترها و عناوینی همچون "یک نفر وزیر مسکن را از خواب بیدار کند، وینتر ایز اُور آقای رئیس! و گرانی مسکن، پایتخت‌نشینان را مهاجر کرده، به چشم می‌خورد.

بررسی پرونده قتل میترا استاد همسر محمدعلی نجفی با تیتر "از بهشت تا وحدت اسلامی" از دیگر سوژه‌هایی است که شهرنامه به آن توجه کرده و به تحلیل ابعاد مختلف این موضوع پرداخته است.

در شماره دوازدهم شهرنامه همچنین گزارش‌هایی درباره پس‌لرزه‌های توقف برنامه نود و گمانه‌زنی درباره آینده عادل فردوسی‌پور با تیتر "پیدا کنید هندوانه‌فروش را" منتشر شده است که در آن مطالبی همچون "فروغی منهای نود"، "جنگ با عادل به خاطر مخالفت با ریخت و پاش"، "جنگ نیابتی و حذف عادل" و "یک پیشنهاد فرمالیته برای عادل" خودنمایی می‌کند.

صفحات دیگر شهرنامه به مطالبی درباره رونق تولید اختصاص یافته که تیتر "غول‌های دنیا در قوطی‌های ایرانی" را همراه خود دارد و طی آن یادداشت‌های چند مقام دولتی، یک نماینده مجلس و نیز مدیران و نمایندگان تعدادی از برندهای خارجی درباره کیفیت محصولات ایرانی و ضرورت حمایت از آنها منتشر شده است.

گفتگو با فلور نظری بازیگر سینما و تلویزیون با تیتر "مهربانی با شهر و شهروندان را یاد بگیریم"، یادداشت‌های سهیلا جلودارزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و محمداسماعیل سعیدی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، مصاحبه با فرشید ساکی مدیرمحله نفت با محوریت حال و روز سراهای محلات، یادداشت محمود منیعی رئیس انجمن دوستداران تهران درباره انتخابات شورایاری‌ها، گفتگو با شهربانو امانی و مرتضی الویری درباره "انسجام در شورای شهر تهران" و گزارش تحلیلی از طرح جدید ترافیک، از دیگر موضوعات و عناوینی است که در شماره دوازدهم شهرنامه به چشم می‌خورد.

گفتنی است دوهفته نامه سیاسی-اجتماعی شهرنامه با مدیرمسئولی مهدی جابری و شورای سردبیری فرنوش آبا و رسول مجیدی منتشر می‌شود و توجه به موضوعات شهری و شهروندی را در دستور کار دارد.

دوباره شهرنامه


انتشار مجله شهرنامه پس از دو سال توقف، از سر گرفته شد.

شهرنامه در دست شهروندان تهرانی




شهرنامه به مدیرمسئولی مهدی جابری و سردبیری فرنوش آبا و رسول مجیدی به صورت دوهفته نامه و گستره سراسری منتشر می‌شود



آغاز دور جدید انتشار مجله شهرنامه/ گفتگوی ویژه با سیدجمال ساداتیان


دور جدید انتشار مجله شهرنامه آغاز شد.
شماره یازدهم مجله شهرنامه یه مدیرمسئولی مهدی جابری منتشر شده است. در این شماره، مصاحبه‌ها، یادداشت‌ها و گفتارهایی از چهره‌های مطرح سینمایی، فرهنگی، هنری، مدیریت شهری و نمایندگان مجلس می‌خوانیم. از جمله گفتگو با سیدجمال ساداتیان (تهیه کننده سینما که تازه‌ترین کار او، فیلم "متری شیش و نیم" است)


برای دانلود نسخه پی دی اف شماره یازدهم مجله شهرنامه که در 40 صفحه منتشر شده است، اینجا کلیک کنید


این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام فایل آن %D8%AC%D9%84%D8%AF_%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87_%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85.jpg می‌باشد



مصاحبه خبرگزاری مهر با مهدی جابری


خبرگزاری مهر: مهدی جابری مدیرمسئول شهرنامه درباره خط مشی این دو هفته نامه می‌گوید: دوهفته نامه شهرنامه مطابق مجوزی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده، اجازه فعالیتِ حداکثری در دو حوزه اجتماعی و سیاسی را دارد اما سیاست رسانه‌ای شهرنامه فعلاً این است که با رویکرد غالب اجتماعی منتشر شود. 

جابری درباره انعکاس چندباره برخی مطالب این نشریه در یکی از رسانه‌های بیگانه گفت: این نشریه به دنبال بیان مسائل شهری و شهروندی است و هیچ خوراک رسانه‌ای برای شبکه‌های بیگانه ندارد. ما کار خودمان را می‌کنیم و آنها هم کار خودشان را، اما مراقب هستیم که سوژه و خوراک به رسانه‌های بیگانه ندهیم.





به نام کارگران، به کام آقایان



کارگران

بانک رفاه کارگران


حقوق کارگران: 800 هزار تومان

دریافتی مدیرعامل بانک رفاه کارگران: 230 میلیون تومان


گردش حساب بانکی کارگران: 800 هزار تومان درماه

گردش حساب بانکی مدیرعامل بانک رفاه کارگران: 510 میلیون تومان!


کارگران = پشتوانه رفاهی و سیاسی و اجتماعی ندارند

مدیرعامل بانک رفاه کارگران = دوستِ برادرِ رئیس جمهور است


کارگران، "شلاق" می خورند

مدیرعامل بانک رفاه کارگران، پول می خورد و تهدید به شکایت می کند!


کارگران رفاه ندارند

مدیرعامل بانک رفاه کارگران اما...


جدال سربازان وطن با جاده و خودرو!


به قلم مهدی جابری: "سربازها باید کمترین و بی کیفیت ترین خدمات را دریافت کنند!" این همان تفکری است که 19 سرباز را که جامعه و خانواده برای رشد و بالندگی شان هزینه کرده است، به اعماق دره پرتاب می کند!

 حادثه دلخراشی که 19 سرباز وطن را به کام مرگ کشاند، همچنان در صدر اخبار شبکه های اجتماعی قرار دارد و و بویژه پسران جوان با حساسیت خاصی پیگیر ماجرا هستند؛ زیرا اتفاقی که برای این سربازها افتاد، می تواند برای دیگران نیز رخ دهد و هیچ تضمینی برای عدم تکرار آن وجود ندارد!

آنچه اکنون برای خانواده ها و افکار عمومی اهمیت دارد، اتخاذ تدابیر بهتر و بیشتر برای حفاظت از جان و سلامت سربازان است؛ چراکه در فرهنگ ما "سرباز" را به عنوان مظلوم ترین و بی دفاع ترین قشر جامعه محسوب می کنند و بر این اساس، اکثریت افراد جامعه از هیچ تلاشی برای خدمت به یک سرباز دریغ نمی کنند.

امروز این سوال در فضای جامعه طرح شده است که چرا سربازان در برابر حوادث و سوانح بی دفاع هستند؟ پاسخ این سوال را باید در ماهیت و کیفیت خدمت سربازی جستجو کرد؛ به این معنا که خدمت سربازی در کشور ما طوری طراحی شده است که سربازان هیچ اراده ای برای حفاظت از جان خود ندارند؛ بنابراین وقتی به آنها گفته می شود "اینجا بیا! آنجا برو! این را بخور! بنشین! بلندشو! حرکت کن! بخواب!" چاره ای جز اطاعت و تبعیت ندارند.

رسول جوان 25 ساله ای که خدمت سربازی خود را در شمال غربی کشور گذرانده است به تبیان می گوید: "من هم اگر زنده هستم به خاطر شانس است، چون وقتی به شما می گویند همین امروز باید پادگان را ترک کنید و حتما باید سوار فلان ماشین بشوید، شما چاره ای ندارید و نمی توانید زمان سفر و نوع سفر را با نظر و اراده خودتان تعیین کنید."

وی ادامه می دهد: "بنابراین عده ای مثل من شانس می آورند و به خانه می رسند اما عده ای مثل این 19 سرباز به اعماق دره سقوط می کنند و جان می دهند."

محمد 35 ساله هم اظهار می دارد: "در زمان سربازی بارها به من دستوراتی داده شد که مطمئن بودم سلامتی من را تهدید می کند اما فضای خدمت سربازی طوری است که شما جرات نمی کنید در برابر دستورات مقاومت کنید! انگار دستور خداوند است و باید در همان لحظه و با همان کیفیت اجرا شود! من با همین دستورها بارها دچار بیماری و حادثه شدم و هنوز هم نتوانسته ام دلیل قانع کننده ای برای آن دستورات پیدا کنم."

وی می افزاید: "به سربازها می گویند هر دستوری که داده شد، همان لحظه اطاعت کنید و بعدا اگر خواستید اعتراض کنید! حالا این 19 سرباز چگونه اعتراض کنند که هیچ اراده ای برای تعیین زمان سفرشان نداشتند!"


جاده و راننده و خودرو!

دقت در اخبار مرتبط با علت این حادثه، ما را با یک واقعیت تلخ مواجه می کند. علت هایی که سرهنگ حمیدی فرمانده پلیس راه کشور درباره این تصادف اعلام کرده، این است: "عدم وجود حفاظ ایمنی سمت راست جاده، عدم مهارت راننده در مهار وسیله نقلیه و نقص فنی خودرو"

جاده ناامن بوده، راننده مهارت نداشته و خودرو نقص فنی داشته است. در حقیقت، سربازان وطن که رسالت اصلی آنها حفاظت از میهن است، جان خود را در جدال با جاده، راننده و خودرو از دست داده اند! بنابراین در شرایط فعلی باید به جنگ این ناامنی ها رفت و سلامت و امنیت سربازان وطن را تضمین کرد.

در همین باره پیشنهاد می شود که این تفکر به طور کامل برچیده و حذف شود: "سربازان باید کمترین و بی کیفیت ترین خدمات را دریافت کنند!" چنین تفکری در هیچ یک از قوانین کشور نیز وجود ندارد و در حقیقت، یک قانون نانوشته است که سربازان را ملزم می کند تا به کمترین و بدترین و نامناسب ترین شرایط و امکانات قانع باشند، سوار بدترین اتوبوس ها بشوند و به کمترین فضا برای نشستن و ایستادن و خوابیدن قناعت کنند. تمام این موارد موجب می شود که اتوبوس هایی که در اصل باید در خدمت سربازها باشند، در میانه راه مسافران دیگری را به همراه بارهای قاچاق و غیرقانونی آنها در خود جای دهند و در نهایت چنین حادثه تلخی رقم بخورد.

استفاده از وسایل نقلیه مناسب، باز گذاشتن دست سربازان برای تصمیم گیری در زمان و نوع سفر، توجه به مفهوم و اصل "اراده" در برابر جبر و اطاعت از جمله مواردی است که می تواند به کاهش تلفات منجر شود و به ارتقای سطح امنیت و سلامت سربازها کمک کند.


هزینه هایی که تلف می شود

مروری بر مشخصات 19 سرباز که به کام مرگ رفته اند نشان می دهد که تمام آنها دارای تحصیلات بالا بوده اند؛ از لیسانس کامپیوتر و شیمی و عمران گرفته تا لیسانس تعمیرات هواپیما! قطعا هزینه، زمان و انرژی غیرقابل توصیفی صرف شده است تا این جوان ها درس بخوانند، تربیت شوند، رشد کنند، وارد جامعه شوند و به آینده امیدوار باشند. معلمان زیادی برای آنها وقت گذاشته اند؛ پدران و مادرانشان با شب بیداری و دعا و مناجات سال های سال در انتظار روزی بوده اند که فرزندانشان از خدمت سربازی بازگردند و ازدواج کنند؛ سیستم دانشگاهی کشور برای تحصیل این افراد وقت و هزینه صرف کرده است اما ناگهان همه چیز سقوط می کند، تمام دستاوردهای ارزشمند در یک چشم به هم زدن به اعماق دره پرتاب می شود، یک راننده ناآگاه جان دهها سرباز را به خطر می اندازد که 19 نفرشان جان می دهند؛ یک جاده ناامن مسیر زندگی و امید به زندگی 19 خانواده را تغییر می دهد و یک خودروی معیوب چندمیلیون تومانی، به راحتی میلیاردها تومان هزینه را هدر می دهد و یک سرباز با تحصیلات لیسانس هواپیما را در دام نقص فنی خود گرفتار می کند! 


صدقی و "شرکا" // آقای روحانی! دوستِ برادرت را برکنار کن


صاحب فیش حقوقی جنجالی، شریک حسین فریدون (برادر رئیس جمهور)  است
«صدقی و شرکا»


به قلم مهدی جابری: «و مدیران متخلف عزل شوند»؛ این جمله‌ای از دستور رئیس‌جمهور به معاون اول خویش است؛ دستوری که قاعدتا دوست و برادر نمی‌شناسد و مطابق آن اسحاق جهانگیری مامور بررسی حقوق و پاداش‌های پرداختی به مدیران دولتی و شناسایی مدیران متخلف شده است.
 انتشار اسناد و اخبار پی در پی درباره حقوق‌های نجومی و پاداش‌های کلان مدیران دولت یازدهم که موجی از اعتراض و واکنش‌های اجتماعی را به دنبال داشت، در نهایت رئیس‌جمهور را مجبور کرد تا دست به قلم شود و در نامه‌ای 6-5 سطری به اسحاق جهانگیری، منشور اخلاقی دولت را به رخ بکشاند و از معاون اول خود بخواهد در راستای حفاظت از این منشور، متخلفان را شناسایی و برکنار کند. اکنون انتظار رسانه‌ها و افکار عمومی (که اخبار و اسناد فیش‌های حقوقی نجومی را با حساسیت دنبال کرده‌اند) این است که دستور رئیس‌جمهور بدون اما و اگر و تبعیض اجرا شود و مدیران متخلف در هر جایگاه و عنوانی که هستند و با هر نسبتی که با دولت یا مقامات دولتی دارند از کار برکنار شوند و برخورد قاطع و قانونی با آنها در دستور کار قرار گیرد.

از صرافی تا مدیرعاملی بانک!
چندی قبل بود که فیش حقوقی «علی صدقی» مدیرعامل بانک رفاه در رسانه‌ها منتشر شد که مطابق آن در مهرماه و اسفندماه 1394 به ترتیب 180 و 230 میلیون تومان به حساب وی واریز شده بود؛ اما این فرد کیست، چه نسبتی با دولتی‌ها دارد و چگونه مدیرعامل بانک رفاه شد؟
پاسخگویی به این سوالات مستلزم تحقیق درباره سابقه فعالیت‌های علی صدقی با کمک موتورهای جست‌وجوگر است. مطابق اطلاعات و سوابق موجود، علی صدقی به همراه حسین فریدون (برادر رئیس‌جمهور) در بهمن ۱۳۹۰ اقدام به تاسیس یک صرافی کردند که با نام «صرافی تضامنی صدقی و شرکا» شناخته می‌شد. دقت در زمان تاسیس این صرافی، ما را به بحبوحه ارزی که اواخر دولت دهم اتفاق افتاد می‌رساند؛ بحرانی که برخی صرافی‌ها نیز در آن دست داشتند! یک سال و 4 ماه از تاسیس صرافی «صدقی و شرکا» گذشت و دولت یازدهم روی کار آمد؛ بخت با صرافی صدقی و شرکا یار بود و یکی از آن «شرکا» برادر رئیس‌جمهور شد! اینچنین بود که حسین فریدون عنوان دستیار ارشد رئیس‌جمهور را از آن خود کرد و رئیس آن صرافی نیز توانست مدیرعامل بانک رفاه کارگران شود!  حال اما تقریبا یک سال از انتصاب صدقی به عنوان مدیرعاملی بانک رفاه می‌گذرد؛ او در این یک سال دست‌کم 2 بار دریافتی نامتعارف داشته و مجموعا 410 میلیون تومان فقط در مهرماه و اسفندماه 1394 دریافت کرده است. این در حالی است که اقشار متوسط جامعه (که در شرایط سخت اقتصادی قرار دارند) بین یک تا 2 میلیون تومان درآمد ماهانه دارند و برای دریافت وام‌های 5 و 10 میلیونی باید از خوان های (خان های) چندگانه دولتی عبور کنند!

دستور رئیس‌جمهور، به شرکا «صدق» می‌کند!
رسوایی‌های اخیر در مجموعه دولت و افشای برخی فیش‌های حقوقی نجومی، اکنون رئیس دولت را بر آن داشته است تا پیش از افشای یک فیش حقوقی دیگر، از معاون اول خود بخواهد منشور اخلاقی دولت را اجرا کند و متخلفان هرچه سریع‌تر شناسایی و برکنار شوند. اما در این نامه، رئیس‌جمهور باز هم توپ را به «دوره‌های قبل» پرتاب کرده است: «مواردی از پرداخت‌های غیرمتعارف و ارقامی تحت عنوان پاداش و وام وجود داشته است که اگر چه ممکن است با مقررات به‌جا مانده از دوره‌های قبل توجیه‌پذیر باشد ولی با موازین عدالت و تعهد در قبال بیت‌المال و منشور اخلاقی دولت ناسازگار و غیرقابل قبول است...». از این عبارات و اتفاقات می‌توان نتیجه گرفت آنچه حسن روحانی آن را «منشور اخلاقی دولت» می‌خواند این روزها  با افشای فیش‌های حقوقی نجومی در معرض قضاوت افکار عمومی قرار گرفته است. آنهایی که باید مردم را «بیمه» کنند، اقساط بیمه مردم را صرف پرداخت حقوق صدها میلیون تومانی به خودشان می‌کنند(!) و نیز مدیرانی که با هزاران تبلیغ و ترفند پول‌ها و سرمایه‌های مردم را به بانک‌های خود می‌کشانند، برای خودشان فیش‌های حقوقی و مزایای 230 میلیون تومانی می‌سازند تا «رفاه» خود را تضمین کنند و «کارگران» و اقشار متوسط جامعه را از رفاه دور کنند!

فاصله دستور رئیس‌جمهور با مانور
رئیس‌جمهور دستور قاطع داده است: «وجوهی که به ناحق پرداخت شده به بیت‌المال مسترد شود و مدیران متخلف عزل شوند و گزارش اقدامات قاطع به اینجانب ارائه شود» و اکنون انتظار این است که برخورد قاطعانه با تخلفات به طور مساوی شامل تمام مدیران متخلف شود. فقط در این صورت است که دولت می‌تواند ثابت کند دستور رئیس‌جمهور فراتر از یک اقدام نمایشی و مانور سیاسی و اجتماعی است و برکناری مدیرعامل بانک رفاه و البته برخورد با افرادی که به وی میدان داده‌ و او را به صدر رسانده‌اند، تا حدی موجب تسکین احساسات جریحه‌دارشده جامعه می‌شود؛ جامعه‌ای که نان شب و آب خوردن خود را به سختی فراهم می‌کند و از آن طرف، عده‌ای شبانه مثل آب خوردن به نان و نوا می‌رسند و «رفاه» و «شرکا» را معنا می‌کنند!

جلسه 2 نفری برای حذف 24 میلیون نفری!


به قلم مهدی جابری: وزیری که عنوان «رفاه اجتماعی» را با خود همراه دارد به دیدار رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور رفت تا درباره حذف 24 میلیون نفر از یارانه‌بگیران صحبت و همفکری کنند! این‌دو نفر روز سه‌شنبه در جلسه‌ای که جزئیات آن منتشر نشد، چگونگی «حذف بزرگ» را بررسی کرده و ابعاد آن را سنجیده‌اند، بی‌آنکه نماینده‌ای از طرف 24 میلیون محکوم به حذف در آن جلسه حضور داشته باشد و شرایط کار و رفاه اجتماعی این عده را به اطلاع دولتی‌ها برساند!
کمتر از 2 هفته از ابلاغ بودجه 95 می‌گذرد؛ بودجه‌ای که مطابق استقبال دولت، براساس حذف میلیون‌ها یارانه‌بگیر تدوین شده است و این روزها دولتی‌ها و رسانه‌های حامی آنها در حال زمینه‌سازی و مقدمه‌چینی برای اجرای آن هستند. تحرکات پنهانی و «بی‌سر و صدای» دولت در ماه‌های اخیر و همچنین جلسه سه شنبه گذشته وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور (که جزئیات آن منتشر نشده است) به نوعی نشان‌دهنده عزم و رضایت دولت برای حذف 24 میلیون یارانه‌بگیر است. به رغم اظهار مخالفت ظاهری دولت با تصویب قانون حذف میلیون‌ها یارانه‌بگیر، شواهد و سوابق نشان می‌دهد دولت دقیقا همین هدف را داشته است.  از روزهای نخستین آغاز به کار دولت یازدهم، برخی نزدیکان دولت و اعضای کابینه مخالفت خود را با تداوم پرداخت یارانه اعلام کردند و حتی با نمایندگان مجلس برای چگونگی حذف یارانه وارد مشورت شدند. «مصیبت عظما» و «عذاب الیم» خواندن یارانه از سوی 2 وزیر اقتصادی دولت شاهدی بر همین موضوع است و ثابت می‌کند که دولت راستگویان فقط در ظاهر مخالف حذف یارانه‌بگیران بوده است.
آری! 24 میلیون نفر حذف می‌شوند و این حذف بزرگ، احتمالا شادی عظمای دولت خواهد بود. 24 میلیون نفری که واقعا نمی‌توان با قاطعیت گفت تمام آنها جزو اقشار پردرآمد جامعه هستند، چراکه شرایط امروز جامعه و کاهش قدرت خرید مردم گویای این حقیقت است که بسیاری از آنها به نان شب محتاج هستند، هزینه تردد خود با مترو، تاکسی و اتوبوس را به سختی تامین می‌کنند و پرداخت اقساط و اجاره خانه و تامین هزینه‌های زندگی برای آنها عذاب الیم و مصیبت عظماست! اکنون می‌توان گفت دولت با رفع عذاب و مصیبت از خود، آن را به جان اقشار متوسط و کم درآمد جامعه می‌اندازد و بی‌آنکه اجازه دفاع و توضیح به این افراد بدهد، آنها را به طور غیابی و در جلسات 2 نفره مقامات دولتی حذف می‌کند!
دولتی که مدعی معجزه‌گری در برجام و پسابرجام بود، حالا سراغ جیب مردم رفته و کارش به جایی رسیده است که با توسل به مجلس و رایزنی‌های پشت‌پرده و پنهانی، یارانه‌های ناچیز مردم را حذف می‌کند؛ یارانه‌هایی که قرار بود کمک خرج مردم برای پرداخت قبوض آب و برق و گاز باشد اما حالا برق نافرجامی دولت در پسابرجام، مردم را گرفته است تا جشن بزرگ دولتی‌ها در تالاری برگزار شود که 24 میلیون نفر از مدعوین آن حذف شده‌اند!
گمانه زنی درباره آنچه در جلسه روز سه‌شنبه بین 2 مقام دولتی گذشته است کار چندان دشواری به نظر نمی‌رسد؛ احتمالا یکی گفته «چطور حذف کنیم» و دیگری پاسخ داده «بی‌سر و صدا». آن یکی گفته «این سناریو را که قبلا اجرا کردیم!» و او جواب داده «مدیریت و برنامه‌ریزی با من، کار با تو!»

حرکت وزیر نامدار در شطرنج یارانه// پولدار نیستیم که یارانه بدهیم!


به قلم مهدی جابری: حذف تدریجی، نیاز به حرکت‌های متفکرانه و از قبل طراحی شده دارد؛ مهره‌ها باید طوری در صفحه شطرنج جابه‌جا شوند که احساس مات شدن به کسی دست ندهد؛ بنابراین در هر نوبت، عده‌ای به اشتباه یا بی‌سر و صدا حذف می‌شوند و وزیر که اجازه حرکت در تمام جهات این صفحه را دارد، می‌گوید: «خطای سیستم است!» البته خطایی که معمولا به زیان پیاده‌ها رخ می‌دهد. این بازی با ورود نامحسوس یک وزیر دیگر تمام شاهراه‌های منتهی به پول را مسدود می‌کند: «پول نداریم!» اینچنین است که تمام افراد موجود و حاضر در مسیر به صورت اریب یا بعلاوه حذف می‌شوند و سپس نوبت اسب‌سوارها می‌شود تا با قلع و قمع ناگهانی، خود را به هدفِ کیش برسانند!
 بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت هفته گذشته در حرکتی قابل تامل از بی‌پولی وزارت نفت خبر داد و گفت: «ما پولدار نیستیم!» وی اما در جمله بعد، اشاره واضح‌تری به هدف و منظور خود داشت: «تصور پولدار بودن نفت درست نیست؛ بخش قابل توجهی از آن به یارانه اختصاص می‌یابد. حتی در مواردی در پرداخت حقوق کارکنان خود با مشکل روبه‌رو هستیم». 2 سال از مخالفت قاطع مردم با درخواست دولت برای «نه به یارانه» می‌گذرد؛ درخواستی که بیش از 90 درصد جامعه با تردید و نگرانی به آن نگریستند. دقیقا از همان زمان بود که دولتی‌ها خودشان آستین بالا زدند و به جای برگزاری کمپین، دست به دامان پارلمان شدند. مدیران دولتی هرچند در صحن علنی مجلس و در اقداماتی نمایشی، مخالفت خود را با حذف یارانه‌بگیران اعلام می‌کردند، اکنون برای رسیدن موعد «حذف بزرگ» لحظه‌شماری می‌کنند!
بیش از یک سال است که اندک اندک از شمار یارانه‌بگیرها کاسته می‌شود و هر ماه، بخشی از اقشار جامعه از دریافت یارانه محروم می‌شوند؛ یارانه اردیبهشت‌ماه امسال نیز هرچند با حرف و حدیث‌هایی درباره حذف تعدادی از یارانه‌بگیرها همراه بود اما وزارت رفاه با تکذیب این اخبار، خطای سیستم را عامل حذف تعدادی از یارانه‌بگیرها اعلام کرد.   رسانه‌های حامی دولت که تا چندی قبل مدعی «حذف یارانه‌بگیرها به رغم مخالفت دولت» بودند و آن را به طرح پیشنهادی نمایندگان مجلس نسبت می‌دادند، این روزها در برابر ابهامات و اما و اگرهای یارانه‌ای سکوت کرده‌اند و منتظر کاهش هرچه زودتر 24 میلیون نفر از آمار یارانه‌بگیران هستند؛ روندی که بنا به اعلام وزیر رفاه با 30 هزار نفر در سال 1393 شروع شد، در اردیبهشت 94 به 200 هزار نفر رسید و امروز میلیون‌ها ایرانی را پوشش داده است!
بسیاری از خانواده‌ها در این روزها و ماه‌ها با بیم و هراس سراغ حساب یارانه‌ای خود می‌روند، چراکه هیچ تضمینی برای حذف نشدن خود دریافت نکرده‌اند، بنابراین همواره نگران هستند که «خطای سیستم» دامان آنها را نیز بگیرد تا مجبور باشند برای ثبت اعتراض، به سایتی مراجعه کنند که نخستین و بزرگ‌ترین پیام آن این است: «با صرفنظر کردن از دریافت یارانه، آینده فرزندانمان را تضمین کنیم!» اما سوال آنهایی که به اشتباه از دریافت یارانه محروم می‌شوند این است که «آینده به کنار! نان و آب امروز فرزندم را چگونه تامین کنم؟ و با کدام تضمین؟»

خبرگزاری فارس: شهرنامه مجوز انتشار گرفت



هفته نامه «شهرنامه» به مدیرمسئولی مهدی جابری مجوز انتشار گرفت.

به گزارش گروه جامعه خبرگزاری فارس، هیأت نظارت بر مطبوعات در جلسه 10 خرداد 95 این هیأت، با درخواست انتشار «شهرنامه» موافقت کرد.

این نشریه مطابق قانون باید تا ٦ ماه آینده روند انتشار خود را آغاز کند.

«شهرنامه» به مدیرمسئولی مهدی جابری، در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی به شکل هفته نامه منتشر خواهد شد.