به قلم مهدی جابری/ جاده چالوس یکطرفه است و راه برای نیروهای امدادی باز نیست... صداهایی برای درخواست کمک از رودخانه کرج میشنویم، اما به دلیل نبود سیستم روشنایی، امدادرسانی با کندی پیش میرود... برخی اعضای ستاد مدیریت بحران در مرخصی هستند... ظرفیت بیمارستان شهید مدنی کرج پر شده و هلال احمر در حیاط این بیمارستان چادر زده است... مردم راه را بستهاند!
اینها اظهارات محمدتقی ایرانی فرماندار کرج در نخستین ساعتهای وقوع سیل در جاده چالوس کرج است. مرور این اظهارات نشان میدهد که استان البرز و شهر کرج برای مقابله با بحرانها و حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله دچار ضعفهای اساسی است و نهتنها بخشی از مردم آموزشهای لازم را برای پرهیز از ازدحام و تجمع دریافت نکردهاند بلکه مدیران مرتبط با مدیریت بحران هم فرهنگ و توانایی و علم کافی برای مدیریت این حوادث ندارند و با وقوع هر حادثه، به جای درس گرفتن از کاستیها و اشکالات، مرتکب خطاها و سهلانگاریهای تازهتری میشوند.
مطابق اعلام فرماندار کرج، تعداد زیادی از مردم کرج برای نجات دادن اقوام و بستگان خود راهی جاده چالوس شده بودند. این موضوع نشان میدهد که اولا، مردم کرج اعتمادی به نهادهای شهر و استان برای امدادرسانی فوری و ضربتی ندارند؛ ثانیا آنها هنوز نمیدانند که شلوغی و ازدحام و ترافیک، کار را برای نجات انسانهایی که شاید آخرین لحظههای زندگی خود را میگذرانند سخت و سختتر میکند.
واقعیت این است که بخشی از مردم هنوز هم در حادثههایی مثل تصادف، نزاع و حتی سیل، علاقه بسیاری به تجمع و ازدحام در محلهای حادثه دارند تا هم راه را برای رسیدن امدادگران ببندند و هم به تماشا بنشینند و از نتیجه حادثه مطلع شوند؛ آری! نتیجه حادثه سیل اخیر در جاده چالوس کرج کشته و مجروح شدن دهها انسان بود بعلاوه 80 دستگاه خودرو که به گفته مدیرکل بحران استان البرز همراه با سیل رفتند و فقط نیمی از آنها تا این لحظه یافت شدند.
ثانیهها... دقیقهها...
در بحرانها و حوادث طبیعی و غیرمترقبه، بیش از اینکه ساعتها و نیمساعتها به کار بیاید و مهم باشد، ثانیهها و دقیقهها است که برای نجات جان انسانها اهمیت دارد اما در حادثه سیل جاده چالوس، دو ساعت از طلاییترین و بهترین زمانها برای نجات حادثهدیدگان از دست رفت. به عبارت دیگر با هر 90 ثانیه تاخیر، یک خودرو گرفتار سیلاب شد و در خوشبینانهترین حالت، طبق اعلام فرماندار کرج، باید تصور کنیم که سرنشینان این خودروها توانستهاند خود را از خطر غرق شدن و مرگ نجات دهند و از خودروی سنگینوزنی که مقاومتی در برابر سیل نداشته است پیاده شوند! با این نگاه خوشبینانه فقط باید به آمار رسمی جانباختگان حادثه اشاره کنیم که تا این لحظه 8 نفر برای کرج است. یعنی دو ساعت تاخیر، جان 8 نفر را گرفته است؛ به عبارتی در هر 15 دقیقه، یک نفر! حال اما اگر نگاه بدبینانه داشته باشیم و تصور کنیم که در هر خودرو به طور متوسط دو نفر حضور داشتهاند و نتوانستهاند خود را نجات دهند، میتوان گفت که در هر 3 ثانیه، 4 نفر غرق یا گرفتار بدترین شرایط در سیلاب شدند.
به سراغ ابوالقاسم باقری مدیرکل بحران استان البرز میرویم. مجموعه او مطابق عنوان شغلیاش وظیفه و مسئولیت هماهنگی تمام نهادهای امدادرسان استان را بر عهده دارد. آنچه میخوانید حاصل گفتوگوی من با این مقام استانی است.
- گویا مشکلات و کمبودهایی برای امدادرسانی سریع به حادثهدیدگان سیلاب در جاده چالوس کرج داشتهاید.
بله؛ برای رساندن تجهیزات به نقاط بحرانزده دچار مشکل بودیم اما در مجموع، کارها خوب پیش رفت. برق وصل شد، مخابرات تلفنها را وصل کرد، بنیاد مسکن برآورد اولیه از خسارتهای وارده به منازل و بناهای مسکونی داشته است. هلال احمر و نیروی انتظامی هم وظایف خود را به خوبی انجام دادهاند.
- یعنی چه که میگویید کارها به خوبی پیش رفت؟ دهها نفر کشته و مصدوم شدند. شما حتی تجهیزات روشنایی هم نداشتید و در تاریکی تیر میانداختید!
ابتدای کار همین طور بود و برق و روشنایی نداشتیم. درست است، شب اول مشکلاتی برای امدادرسانی داشتیم اما حل شد.
- شما خودتان مدیرکل بحران استان هستید. حتما میدانید که ساعتهای اول را نباید از دست داد و طلاییترین و حساسترین زمان برای امدادرسانی و مدیریت بحران، همان دقیقهها و ساعت اول است که اوج نیاز حادثهدیدگان به شمار میرود.
بله، درست است! ما هم در نخستین زمانی که امکانش بود به محلهای حادثه رسیدیم.
- آقای فرماندار گفته است که ما صدای کمک از سد کرج میشنیدیم اما امکان امدادرسانی نداشتیم.
نه! اینطور نبوده است.
- یعنی آقای فرماندار اشتباه گفته است؟
خیر! ایشان درست میگوید.
- پس صدای کمک خواستن مردم را میشنیدهاید.
این موضوع مربوط به 30 دقیقه اول حادثه بود که البته اهالی روستا خودشان به کمک حادثهدیدگان رفتند.
- پس شما چه کار میکردید؟
ما توانستیم دو ساعته به نقاط حادثه دیده برسیم.
- به نظرتان دو ساعت خیلی دیر نیست؟ جان انسانها در این مواقع به ثانیهها و دقیقهها گره خورده است نه به دو ساعت!
بالاخره جاده چالوس یکطرفه بود و ازدحام و ترافیک خودروها را هم باید به مشکلات آن شب اضافه کرد.
- شما مدیرکل بحران هستید. مجموعه شما باید فکر همه چیز را میکرد. از دستاندرکاران مدیریت بحران انتظار میرود از قبل حادثه برای هر شرایطی آماده باشند چراکه این مجموعهها سالهای سال حقوق و مزایا از بیتالمال دریافت میکنند تا در چنین شرایطی در خدمت مردم جامعه باشند.
ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم و از همان ساعتهای اول مشغول امدادرسانی و مدیریت حادثه شدیم.
- احتمالا بسیاری از تلفات و خسارتهای جانی هم مربوط به همان دو ساعت است که شما نتوانستید کاری انجام دهید و زمانی به محل رسیدید که شاید چند نفر جانشان را از دست داده و عدهای مفقود شده بودند. انتظار میرود که شما تجهیزات امدادرسانی مناسبی مانند بالگردهای مجهز، سیستمهای روشنایی پیشرفته و نیروهای ضربتی و حرفهای داشته باشید.
ما در بخش تجهیزات مشکلاتی داشتیم برای امدادرسانی در شب اول. با این حال، قبل از رسیدن ما نیروهای مردمی حضور داشتند و کمک میکردند.
- گویا اعضای مدیریت بحران هم در مرخصی به سر میبردند و هنگام حادثه دسترسی به آنها وجود نداشته است. آیا شما هم در مرخصی بودید؟
خیر. ما حضور داشتیم. بنده و همکارانم در مدیریت بحران استان از همان ابتدا حاضر بودیم.
- این را فرماندار کرج اعلام کرد که اعضای مدیریت بحران در مرخصی بودند.
بله! اعضای مدیریت بحران شهرستان کرج در مرخصی بودند اما نیروهای جایگزین آنها حضور داشتند و به محل حادثه احضار شدند. رفتن به مرخصی یک موضوع طبیعی است و پیش میآید دیگر!
- اینها هرچند واقعیتهای تلخی است اما انتظار میرود که درس عبرتی باشد برای حوادث و بحرانهای طبیعی بعدی.
صددرصد! قطعا همینطور است.