مهدی جابری/ سلامت یک مرد در ارتباط مستقیم با وضعیت حال و آینده تک تک اعضای خانواده است. مردها باید مراجعه منظم به مراکز بهداشتی و درمانی، حفظ بهداشت روان، ادامه تحصیل و حتی تفریح را به عنوان حقوق اصلی خود بشناسند اما نمیشناسند.
وقتی صحبت از حقوق مردان یا زنان میشود، ناخودآگاه ذهنها به سمت مسائل خانوادگی، حقوقی یا تفاوتها و کاستیهای ناشی از جنسیت میرود اما بنا نیست در این نوشتار با مطرح کردن حقوق مردان به دنبال قرار دادن آنها در برابر زنان باشیم. منظور از حقوق مردان، تمام آن چیزهایی است که مردها یا خودشان درباره خودشان فراموش کردهاند یا اینکه در جامعه کمرنگ شده است.
مردها در طول روز، ماه، سال و عمر خود نیازهایی دارند که اگر به آنها توجه نکنند یا به آنها توجه نشود از نظر جسمی، روحی و روانی دچار تهدید و خطر میشوند. بنابراین زمانی که از حقوق مردان بحث میکنیم، قصد زیر سوال بردن زنان را نداریم بلکه حتی مردان باید به خاطر بیتوجهی به حقوق خودشان پاسخگو باشند.
اصطلاحات مردانه
اصطلاحاتی مانند بیکاری، تورم، فشار اقتصادی، فشار زندگی و تامین مخارج خانواده بیش از هر فرد برای مردانی که مسئولیت اداره یک خانواده را برعهده دارند قابل درک و لمس است. قطعا یک پسر جوان که در خانه پدری حضور دارد نمیتواند معنای دقیق فشار اقتصادی را متوجه شود یا حتی فردی که مخارج اصلی او توسط پدر یا دیگران تامین میشود فقط میتواند این اصطلاحات را بشنود یا بنویسد؛ اما مردانی که مسئولیت مستقیم برای تامین هزینهها و مخارج زندگی اعم از تحصیل فرزندان، کلاسهای آموزشی فرزندان، اجاره مسکن، اقساط وام، خوراک و پوشاک را دارند، در حقیقت یک روند فرسایشی را پشت سر میگذراند چراکه مدام در اندیشه تامین این مخارج هستند.
بهداشت روانی
از جمله خطرات ناشی از فشارهای اقتصادی میتوان به تهدید بهداشت روانی مردان اشاره کرد و اگر این تهدید بیش از حد باشد تبعات سخت و ناگواری برای جامعه و خانواده به همراه خواهد داشت.
بهداشت روانی به معنای داشتن احساس آرامش و امنیت درونی و به دور بودن از اضطراب، افسردگی و تعارض های مزمن روانی است اما مردان در مواجهه با فشارهای اقتصادی اگر نتوانند سلامت عاطفی و بهداشتی خود را حفظ کنند، دچار نگرانی، تشویش، استرس و تضادهای شخصیتی خواهند شد. یعنی مردان به خاطر شرایط محیطی (جامعه، خانواده و محل کار) دچار تغییراتی در تعادل و آرامش روحی خود میشوند و هر چقدر بر شدت این تغییرات افزوده شود، تهدید بیشتری برای فرد و جامعه است.
ناکامی و اضطراب از جمله مهمترین عوامل تهدید کننده بهداشت و سلامت روان هستند. چه بسیار مردانی که در تامین هزینههای خانواده ناکام میمانند، چه بسیار مردانی که بیشترین سطح از اضطراب و استرس ناشی از کار را تحمل میکنند و این مسائل آثار خود را در زندگی شخصی و اجتماعی آنها نشان میدهد.
هراس از اخراج و بیکار شدن نیز موجب تهدید سلامت روان مردان میشود. حتما پسران مجرد و جوان زیادی را سراغ دارید که برای مدتی بیکار میشوند اما فشار روحی و روانی وارد شده به آنها اصلا قابل مقایسه با مردانی که مسئولیت یک زندگی را برعهده دارند نیست. بیکار شدن این افراد به معنای ایجاد اخلال در زندگی روزمره تمام اعضای خانواده است و همین هراس، بیشترین اضطراب را ایجاد میکند.
فعالیت در چند شیفت کاری
بسیاری از مردان برای تامین مخارج خانواده یا برای عقب نماندن از سطح متوسط جامعه مجبور به فعالیت و اشتغال در چند نوبت و شیفت کاری هستند. این افراد کمتر در فضا و محیط خانه حضور دارند و به مرور نهتنها ارتباطات عاطفی آنها با اعضای خانواده دچار اخلال و نقص میشود بلکه این مردان قدم در یک مسیر فرساینده گذاشتهاند و خستگیهای روزانه موجب بیماری، کندذهنی، اضطراب، بدخوابی یا بیخوابی، تغذیه نامناسب و پیری زودرس آنها خواهد شد. چنانچه همسران درک درستی از این شرایط نداشته باشند یا نتوانند برای اصلاح وضعیت تدبیری اتخاذ کنند، این مساله حتی منجر به ایجاد اختلافات زناشویی میشود که هم مرد و هم زن و هم فرزند خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد.
بهداشت و درمان مردها
مردها برخلاف پسران جوان و نوجوان، مراجعه کمتری به مراکز بهداشتی و درمانی دارند و این مراجعات در بهترین حالت مربوط به سرماخوردگیهای شدید یا مراجعات اجباری مانند تصادف، جراحت سخت، سقوط از ارتفاع، ایست قلبی یا مرگ است!
بسیاری از مردان در زمینه بهداشت و درمان توجهی به جزئیاتی مانند انجام آزمایشهای پزشکی برای سنجش چربی و فشار و قند خون ندارند. بسیاری از مردان در طول روز ویتامینهای لازم برای سلامتی خود را دریافت نمی کنند. همچنین سالهای سال تغدیه نامناسب در محل کار موجب فراهم شدن زمینهای برای ابتلای مردان به بیماریهای سخت میشود و مراجعه دیرهنگام مردان به مراکز بهداشتی و درمانی هرچند شناسایی این کمبودها و عوارض را به همراه دارد اما زمان و هزینه بیشتری برای مداوا و درمان میطلبد و گاه جبران سهلانگاریهای گذشته غیرممکن به نظر میرسد.
مردان و ادامه تحصیل
صحبت از تحصیل یا ادامه تحصیل که میشود، مردان خودشان را به راه دیگری میزنند و معتقدند که با توجه به شرایط خانوادگی و اقتصادی اصلا مجالی برای فکر کردن به تحصیل باقی نمیماند. توجیه مردان این است که "فعلا بهتر است بچههایم درس بخوانند"، "از صبح تا شب سر کار هستم"، "باید هزینه تحصیل فرزندانم را تامین کنم"، "خسته هستم" و...
تحصیل و ادامه تحصیل هرچند یک ضرورت برای هر انسان در هر زمان و مکان است اما اگر در این باره با بسیاری از مردان صحبت کنید، از منظر طنز و شوخی به این موضوع مینگرند: "توی این شرایط؟! شوخی میکنی حتما!"
شاید پنجشنبهها!
در شرایطی که مردان کمترین سطح از توجه به سلامت روان، بهداشت و درمان و رسیدگی به خود را دارند، بهتر است رسانهها و نهادهای مختلف با اطلاعرسانی و اقدام در این موارد، نهتنها هشدارهای لازم را به مردان و خانوادههای آنها بدهند بلکه زمینهای فراهم کنند تا مردان از این به بعد مواردی همچون مراجعه منظم به مراکز بهداشتی و درمانی، ادامه تحصیل و حتی تفریحات فردی و گروهی را به عنوان حقوق اصلی خود بشناسند و برای این حقوق احترم قائل باشند.
بهتر است خانوادهها نیز به این حقوق واقف باشند و بدانند که سلامت یک مرد که مسئولیت یک خانواده را برعهده دارد، در ارتباط مستقیم با وضعیت حال و آینده تک تک اعضای خانواده است.
در تقویم ملی ما نیز چند سالی است که نخستین پنجشنبه در ماه اسفند به عنوان روز سلامت مردان نامگذاری شده است. در یک نگاه ساده کاملا مشخص است که انتخاب روز پنجشنبه با چه هدفی بوده؟ آریۤ! بسیاری از مردان شاید فقط در روزهای پنجشنبه بتوانند فرصتی برای خودشان پیدا کنند. البته شاید!
انتظار میرود نهادهای مختلف و رسانهها به موارد و مسائلی که به حال و آینده مردان جامعه مربوط است توجه بیشتری داشته باشند. البته توجه به حقوق مردان فقط یک شعار برای "ادا بازی" یا "ژست گرفتن" نیست بلکه یک هشدار رسانهای جدی است.