هدیهای که با "روبان قرمز" تزئین شده است
"پورن"های پُر و پیمان!
به قلم مهدی جابری/ بزرگنمایی، صداهای ساختگی، سکوتهای فریبدهنده، اندام خشن، دستهای بیاحساس، پاهای بیهدف، دقیقههای تکراری، لحظههای سرهمشده، سرهای سر در گم، نفسهای مرگبار و شرمهای آبکششده! اینها فقط بخش کوچکی از صنعت کثیفی است که این روزها وقتهای طلایی دهها و شاید صدها میلیون انسان را در سراسر جهان هدر میدهد.
هرزهنگاری و پورنوگرافی به عنوان معضل و آسیب اجتماعی جدید و تقریبا فراگیر در دنیای امروز شناخته میشود، تا جایی که بسیاری از کشورها قوانین محدودکننده همراه با مجازات را برای مقابله با این آسیبها وضع کردهاند؛ چراکه عوارض غیرقابل جبران آن را درک کردهاند. ابتلا به بیماریهای شخصیتی، جسمی و جنسی و نیز اقدام به آزار کودکان و تجاوز به عنف فقط گوشهای از زوایای پنهان و آشکار این صنعت آلوده است.
گرایش به مشاهده محصولات مرتبط با هرزهنگاری هرچند تاثیرات متفاوتی در جنسهای زن و مرد دارد اما نتیجه این گرایش برای این دو جنس یکسان است؛ یعنی "رسیدن به پوچی"!
بزرگنمایی در هرزهنگاری
در تصاویر، متنها و فیلمهای مستهجن، چیزی به نام واقعیت وجود ندارد و استفادهکنندگان از این محصولات نمیتوانند درک درست و واقعی از زمان داشته باشند؛ چراکه هر "یک دقیقه" در فیلمهای پورن دستکم تبدیل به "دو دقیقه" شده است؛ در تمام صحنهها یک اصل فریبدهنده به نام "بزرگنمایی" رعایت شده است؛ بنابراین تصاویر، اشیا و سر و دست انسانها در واقعیت، از آنچه شما در فیلمهای پورن میبینید کوچکتر هستند!
همین بزرگنمایی و اغراق در فیلمها و تصاویر هرز، موجب میشود که مشاهدهکنندگان انتظارات غیرواقعی از همسر خود داشته باشند و دنیای خود را با دنیای بازیگران این فیلمها مقایسه کنند. چنین مقایسهای در نهایت "خودکوچکبینی" و احساس ضعف و حقارت را به دنبال دارد. این در حالی است که اگر کسی پای صحبتهای یکی از بازیگران چنین فیلمهایی بنشیند به حقایق پشت پرده پی خواهد برد.
اعتراف دیرهنگام یک بازیگر
"تا...گا..." یکی از بازیگران فیلمهای مستهجن است که پس از سالها فریب دادن جوانان و بزرگنمایی برای آنها حالا تنها و منزوی شده است، آرزوهای انسانی و متعالی خود را گم کرده و با حسرت از آنها یاد میکند: "شاید برای برخی از طرفداران صنعت هرزهنگاری در جهان، زندگی بازیگران این فیلمها رویایی باشد... اما این طبیعی نیست از کسی که دوستش دارید خداحافظی کنید برای اینکه بروید سر کار و با کسی باشید که دوستش ندارید."
جالب است که این بازیگر فیلمهای هرز، ویژگی همسر مورد علاقه و رویایی خود را اینچنین توصیف میکند: "فداکار، مهربان و کسی که دلش بخواهد بچهدار شود."
او در نهایت اعتراف میکند: "راستش در صنعت پورونوگرافی نمیتوانم چنین کسی را پیدا کنم!"
مروری بر چنین شرح حالها و اعترافهایی ما را به این نتیجه میرساند که انتهای مسیر هرزهنگاری و پورنوگرافی، جز نابودی و تباهی و انزوا نیست. وقتی بازیگر این فیلمها اینچنین به آخر خط میرسد، مشاهدهکنندگان و فریبخوردگان چه سرنوشتی در پیش دارند؟
بازی با تفنگهای واقعی
افرادی که به مشاهده فیلمها و تصاویر هرز مینشینند، نمیتوانند با دنیای واقعی کنار بیایند. آنها مدام در تخیلات خود زیست میکنند و دست به اقداماتی میزنند که روح و جسمشان را نابود میکند؛ این افراد مانند کودکانی هستند که تفاوت تفنگ واقعی و تفنگ آبپاش را نمیدانند و در دنیای واقعی نیز از تفنگهای خطرناک انتظار آبپاشی دارند؛ بنابراین دست به خطر میزنند! نتیجه بازی با خطر اما چیزی جز مشکلات روحی و بیماریهای سخت نیست.
"کام...ب..." یکی از بازیگران فیلمهای هرز که امروز ۳۲ سال دارد، سه سال قبل در ۲۹ سالگی در برابر خبرنگاران اشک ریخت و پرده از ابتلای خود به ویروس اچ.آی.وی برداشت: "من در این تجارت آموختم که اگر کاری را که از تو خواستهاند انجام ندهی، همیشه یکی جوانتر و جذابتر از تو هست که انجامش دهد!"
انتهای راه برای تولیدکنندگان، بازیگران و مشاهدهکنندگان فیلمهای پورن تقریبا یکسان و مشخص است؛ چراکه در نهایت، هدیهای به انسانها میدهند که با "روبان قرمز" تزئین شده است.
رؤیاها و انتظارات حجیم
اعتیاد به هرزهنگاری علاوه بر ایجاد بیماریها و مشکلات روحی، روابط صحیح خانوادگی و ارتباطات صمیمی همسران را بر هم میزند و دچار اخلال میکند. همسرانی که یکی از آنها یا هر دوی آنها گرفتار فیلمهای پورن و هرز هستند به مرور زمان و خیلی زود از یکدیگر فاصله میگیرند و حتی اگر در ظاهر از یکدیگر جدا نشوند، دنیای ساختگی و ذهنی آنها بسیار از همدیگر دور است.
تولیدکنندگان فیلمهای هرز به خاطر مطالعات و بررسیهای فراوانی که درباره جنسهای زن و مرد داشتهاند، به خوبی میدانند که هر یک از این دو جنس را چگونه گرفتار اعتیاد جنسی کنند.
مردهایی که گرایش زیاد یا حتی اندک به مشاهده تصاویر و فیلمهای هرز دارند، همسر خود را همچون کالایی تصور میکنند که هنگام خرید یا استفاده باید "زیر و رو" شود تا احیانا مشکل یا نقصی نداشته باشد. این مردها با هجمهای از "انتظارات حجیم" مواجه هستند و رؤیاهای آنها فرم خاصی گرفته است که نشانی در دنیای واقعی ندارد.
پژوهش و مشاهده تصویر MRI مغز مردانی که گرایش به مشاهده فیلمهای هرز دارند نشان میدهد که قسمت مربوط به انگیزه و پاداش کوچکتر از مردان دیگر است. بنابراین مشاهده این محصولات تنبلی سیستم پاداش مغز را به دنبال دارد. افرادی که گرفتار این مشکل هستند نیاز به انگیزش بیشتری برای رسیدن به نقطه لذت دارند و نیز نمیتوانند پاسخ طبیعی به محرکها بدهند. ادامه این روند به همسر این فرد آسیب جدی میزند.
همچون موم در دست کارگردان
از سوی دیگر زنانی که در کشورهای مختلف مشتری فیلمهای هرز هستند، آن چیزی را در دنیای واقعی جستجو میکنند که معمولا یافت نمیشود و یا اینکه یافت شدنش باید با عوارض جسمی برای شوهر او همراه باشد! این زنها نهتنها به جنس مرد نگاه کالایی دارند بلکه خود را مانند یک کالا در اختیار مشتری قرار میدهند. در دنیای این افراد، انسانها چیزی فراتر از کالاهایی که دست به دست میشوند نیستند. چراکه الگوی این افراد یعنی همان دو شخصیت یا بیشتر که در فیلمهای هرز حضور دارند نیز مانند موم در دست کارگردان و تولیدکننده هستند که به شکلهای مختلف درمیآیند، کوچک و بزرگ میشوند، فرم میپذیرند و در نهایت از دست میروند.
مطابق بررسیهای پژوهشگران گروه روانشناسی عمومی در دانشگاه دویسبورگ-اسن آلمان (که جزو ۱۰ دانشگاه برتر آلمان شناخته میشود) مشخص شد که تاثیر ارتباط فیزیکی بین دو فرد به هیچ وجه قابل مقایسه با انواع غیر فیزیکی آن (مجازی) نیست. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مشاهده فیلمها و تصاویر هرز اثر مخرب و زیانبار بر عملکرد یادگیری و حافظه انسانها داشته است.
دو دانشمند علوم اعصاب دانشگاه تگزاس نیز در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که مشاهده فیلمهای پورن میتواند در ساختار مغز و شبکه ارتباطی عصبها تغییرات آناتومیک ایجاد کند.
همچنین یافتههای ۵ سال قبلِ دکتر مک گاف، استاد دانشگاه کالیفرنیا مشخص کرده است که اتفاقاتی که به هنگام تحریکات احساسی رخ میدهد، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مینشیند و پاک کردن آن دشوار است و این فرض میتواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزهنگاری را توصیف کند.
در این میان اما نباید از قدرت و نقش "اراده انسان" غافل شد. هرچند کمتر فردی در جهان به بیان تجربه موفق خود در ترک "اعتیاد به فیلمها و تصاویر پورن" میپردازد اما مرور خاطرات افرادی که در این مسیر به تباهی، نیستی و پوچی رسیدهاند و زندگی خانوادگی و عواطف آنها نابود شده، به خوبی و روشنی بیانگر واقعیتها و حقایق نهفته در این حوزه و صنعتِ غیرانسانی است. بنابراین انسانهای آگاه پیش از رسیدن به نقطه سقوط، خود را از خطر نجات میدهند؛ ابزار و وسیله این نجات چیزی نیست جز اراده و آگاهی.