آدم‌های ساکت

آدم‌های ساکت

Mahdi Jaberi's blog
آدم‌های ساکت

آدم‌های ساکت

Mahdi Jaberi's blog

سربه‌هوا


بی ردِ پایِ مانده به جا داشت می‌گذشت 

روحش کنار خانه‌ی ما  داشت می‌گذشت 

 

دنبال نذر و سوره و این چیز‌ها نبود  

برگشته از بهشتِ خدا،  داشت می‌گذشت    

 

بر   گرد و خاکِ طاقچه انگشت می‌کشید   

خاکش بقای عمر شما! ...داشت می‌گذشت  

 

یادش به‌خیر؛ آن همه لبخند   عکس شد 

از چارچوبِ قاب،   رها  ...داشت می‌گذشت  

 

روزی خیال من به نفس‌هاش تخت بود 

هرچند روحِ سربه‌هوا  داشت می‌گذشت   

 

از قاب و تخت و ساعتِ خوابیده در اتاق 

دیوار ماند و ثانیه‌ها داشت می‌گذشت  

شعر: مهدی جابری